2 شهريور 1389 / 13 رمضان 1431 / 24 آگوست 2010
2 شهريور 1389 / 13 رمضان 1431 / 24 آگوست 2010
2 شهريور 1389 / 13 رمضان 1431 / 24 آگوست 2010 |
او مخفيانه به عراق سفر كرد و در 1345 به قم بازگشت، اما توسط ساواك شناسايي شد، به همين دليل راهي تهران شد و در منطقه چيذر در يك خانه اجارهاي اسكان يافت و حوزه علميه چيذر را مركز فعاليت خود قرار داد. او در 1349 ش. به اصرار برادرانش با تغيير نام به «شيخ عباس تهراني» ازدواج كرد. در 1351، يكي از دوستانش توسط ساواك بازداشت شد و در زير شكنجه به ارتباطش با اندرزگو اعتراف كرد و وي ناچار از چيذر به قم رفت. او در قم متوجه شد كه ساواك در سراسر كشور در پي اوست، اما با اين حال از مبارزه عليه حكومت شاه مأيوس نشد و به تهيه پول و اسلحه پرداخت. اندرزگو از قم به تهران و سپس به مشهد رفت و در مشهد به زابل و از آنجا همراه همسرش، به افغانستان رفت و پس از يك ماه با تغيير چهره به ايران بازگشت. اندرزگو علاوه بر تغيير چهره، از نامهاي مستعار، گذرنامههاي متعدد و 24 شناسنامه استفاده ميكرد. اندرزگو بين قم، تهران و مشهد تردد ميكرد. وي پس ازمدتي راهي مكه شد و از آنجا به نجف رفته و با امام خميني ملاقات كرد. سيدعلي اندرزگو پس از نجف، دو ماه در سوريه و لبنان به سر برد و در لبنان دورههاي فشرده آموزش نظامي را سپري كرد و با هدف ترور شاه به ايران بازگشت، اما قبل از آن كه نقشه خود را عملي سازد به دام مأموران ساواك افتاد. سيدعلي اندرزگو، در آستانة افطار روز 19 رمضان 1357 ش. كه راهي منزل يكي از دوستانش بود، به محاصره مأموران ساواك افتاد. مأموران ابتدا او را از ناحيه پا زخمي كردند. در اين فرصت، اندرزگو كه نقش بر زمين شده بود، با خوردن كاغذهاي حاوي شماره تلفن دوستان و نزديكانش و آغشته كردن بقيه مدارك به خون خود و نابود كردن آنها، مانع از آن شد كه نشاني كسي به دست ساواك بيفتد. شهيد اندرزگو در ماه مبارك رمضان 1318 ش. متولد و در ماه مبارك رمضان 1357ش. با زبان روزه به شهادت رسيد. از وي 4 فرزند به نامهاي مهدي، محمود، محسن و مرتضي باقي مانده است. |
حجاج بن يوسف ثقفي از ستمكاران تاريخ به شمار ميآيد و طي مدت بيست سال حكومت خويش، تلاش وافري در تحكيم و تثبيت حكومت مروانيان به عمل آورد. وي پس از كشتن عبداللَّه بنزبير و به منجنيق بستن خانهي خدا و پايان دادن به حكومت آلزبير، علاوه بر حجاز، حكومت عراق و شرق عالم اسلام( تا مرزهاي هند و مغولستان) را نيز به دست آورد. غير از افرادي كه در جنگها به دست اين حكمران خونخوار كشته شدند، وي حكم قتل حدود صد و بيست هزار نفر را نيز در دوران حكومتش صادر كرد. حجاج بن يوسف، تلاش وافري در كشتن طرفداران امام علي(ع) و براندازي نام و نشان اهلبيت از خود نشان داد و در اين راه، از هيچ ظلم و تعدي فروگذار نكرد. حجاج سرانجام در حالي كه به دليل جناياتش دچار اختلال رواني و كابوس شده بود در 55 سالگي از دنيا رفت و جسد وي را مخفيانه در محلي كه مردم خشمگين متوجهي آن نشوند، دفن كردند. در آن هنگام بيش از 50 هزار مرد و 30 هزار زن در زندان او به سر ميبردند كه بسياري از آنان برهنه بودند. |
آيت اللَّه سيدعلي سيستاني پس از اتمام تحصيلات ديني در نجف، در سال 1318 ق به ايران آمد و در مسجد گوهرشاد مشهد، به ارشاد مردم، تدريس فقه، اصول فقه و اقامهي نماز جمعه پرداخت. آيت اللَّه سيستاني، فقيه، مجتهد و عالم بزرگ اسلامي در زمان نهضت مشروطه به دليل مبارزات ضد استبدادي، مدتي به زندان افتاد و سرانجام در سيزدهم رمضان 1340 ق دار فاني را وداع گفت. |
بزرگترين قتل عامهاي مذهبي درتاريخ فرانسه روي داد. اين كشتار خونين ازمراسم ازدواج هانري پادشاه ناواربا مارگريت آغازشد. اين قتل عام به دستور كاترين دو مديسي ملكه فرانسه و تصويب شارل نهم شاه كشور انجام گرفت. درمراسم ازدواج هانري و مارگريت عده اي ازسران مذاهب كاتوليك و پروتستان حضورداشتند و برخورد شديدي ميان آنان درگرفت. كاترين دومديسي ازاين فرصت سوء استفاده كرد و پسرش را به قتل عام پروتستانها تشويق كرد. دراين درگيري و منازعه حدود30000هزارتن به قتل رسيدند و چون اين كشتار درروزعيد سن بارتولومي رخ داد درتاريخ فرانسه به نام كشتارسن بارتولومي ثبت شده است. |
سازمان پيمان آتلانتيك شمالي«ناتو» درواشنگتن امريكا اعلام موجوديت كرد. ناتو بزرگترين اتحاديه سياسي- نظامي بعد ازجنگ جهاني دوم بود و پس ازتسليم اوراق مربوط به تصويب معاهده آتلانتيك شمالي به دولت امريكا رسميت يافت. ناتو به منظور اجراي سياست محاصره ( ديپلماسي محاصره) با امضاي نمايندگان 12كشورجهان ازجمله امريكا، فرانسه، انگلستان و كانادا تشكيل شد و درسال1951ميلادي كشورهاي آلمان و تركيه نيز به آنها پيوستند. ناتو به منظور مقابله با حركتهاي اصلاح طلبانه و مردمي تأسيس شد و ازمهمترين مواد اين پيمان آن بود كه درصورت تجاوز نيروي متخاصم به يكي ازاعضاي اين پيمان ديگرهم پيمانان به ياري اش بشتابند. شايان توجه است كه قصرناتو ابتدا در پاريس بود اما بعد ازخروج فرانسه ازاين پيمان به بروكسل انتقال يافت. |
شارْلْ آگوستين سَنْت بوو، منتقد، شاعر و رماننويس فرانسوي در 15 فوريه 1804م در يكي از خانوادههاي قديم شمال فرانسه به دنيا آمد و در نوجواني به پاريس رفت. وي تحصيلات پزشكي خود را رها كرد و به راه ادبيات كشيده شد و با آنكه بعدها عقيده ضد مذهبي يافت، زندگي فكري و معنويش به طور عميقي تحت تاثير محيط مذهبي خانواده و مدرسه قرار گرفته بود. سَنْت بوو در 16 سالگي به خواندن آثار نويسندگان رمانتيك علاقه يافت و چيزي نگذشت كه به سبب هوش و استعداد زودرس و به سبب تحصيلات جدي و عميقي كه در زبان و ادبيات فرانسه انجام داده بود، به شناختن تاريخنويسان و متفكران قرن گذشته شوق فراوان نشان داد و در نتيجه به سوي اصول منطقي تحليل و تحقيق روحي و فكري سوق داده شد. وي در 20 سالگي اولين مقالههاي انتقادي خود را انتشار داد. سَنْت بوو در اين دوره، جنبههاي اساسي شخصيت خويش را آشكار كرد، يعني ادراك امور مربوط به تحليل رواني و معنوي و اعتماد به روشهاي علمي و ايمان به تاثير عالم مادي بر زندگي فكري كه بعدها همه آنها را در نقد ادبي به كار برد، چنانكه در اولين ديوانهايش نظير زندگي و تسليها، انعكاس يافت. با وجود اين، سَنْتبوو تا آن حد شاعر نبود كه بتواند همه احساسهاي خود را به صورت شعر واقعي عرضه كند. او در سالهاي بعد اثري بديع و ممتاز درباره تاريخ انتقادي شعر و تئاتر فرانسه در قرن شانزدهم انتشار داد. بدين طريق مبحث تازهاي در ادبيات كشور فرانسه گشوده شد و سَنْت بوو با اثر بديعش يكي از عصرهاي بسيار مهم شعر فرانسه را به جامعه شناساند. او همچنين با انتشار كتاب گفتارهاي دوشنبه در يازده جلد، خوانندگان را در جريان آخرين كتابهاي منتشر شده و مشهورترين آثار ادبي عصر قرار داد. به وسيله اين اثر بزرگ، تصوير شاعران و نويسندگان قديم و جديد پيش چشم ظاهر ميشود، همچنين اين كتاب، گواهي است، بر انديشهها و هنر تحليلي سَنْت بوو، كه علاوه بر مدارك مربوط به نويسندگان و شاعران، منعكس كننده اوضاع و احوال اجتماعي هر دوره نيز ميباشد. سَنْت بوو استاد غيرقابل انكار نقد است. وي بيش از آثار، به خود نويسندگان و مردان ادب توجه داشته، زندگي افراد را بيشتر مورد تحليل و بررسي قرار داده و ميان اثر و زندگي خصوصي نويسندگان و شاعران و محيط اجتماعي آنان، رابطه نزديك برقرار كرده است. از اينرو، تحليل رواني در نقد ادبي سَنْت بوو مقام اصلي را داشته است، اما نميتوان گفت كه وي در نقد هرگز دچار لغزش نشده و نظر شخصي را دخالت نداده است. بارها ديده شده كه گروهي را ناديده گرفته و درباره نبوغ و قريحه گروه ديگر، راه مبالغه پيموده است. در هر حال، سَنْت بوو فرمانرواي مطلق حكومت ادب زمان خود بود و با خطوط كوتاه و خلاصه، بيانيه خود را درباره آثار ديگران صادر ميكرد. ديگر آثار او عبارتند از: مكاتبات در شش جلد، نقد ادبي و تصوير بزرگان ادب در شش جلد و تصويرهاي زنان مشهور. شارل آگوستين سَنْت بوو سرانجام در 24 اوت 1869م در 65 سالگي درگذشت. |
پرنس اوتوفون ادوارد لئوپولْدْ بيسْماركْ، در اول آوريل 1815م در خانوادهاي قديمي در پروس (آلمان) به دنيا آمد و پس از پايان تحصيلات خود، در 32 سالگي در پارلمان پروس به عنوان يك نماينده ضد سلطنتي شناخته شد. وي در سال 1859 به عنوان سفير كبير پروس به سنپترزبورگ در روسيه و سپس پاريس رفت و پس از آن براي احراز مقام وزارت امور خارجه و رياست كابينه، به پروس فراخوانده شد. پس از مراجعت به پروس و به دست گرفتن قدرت توسط بيسمارك، وي به قصد تشكيل امپراتوري نيرومند آلمان، با اتريش جنگي به راه انداخت و كليه اميرنشينهاي منطقه را با پروس متحد ساخت. بيسمارك در جنگ يك ساله 1870م بين فرانسه و آلمان، با قدرت كلام و نفوذ سخن خويش سربازان آلماني را تشويق كرد و باعث پيروزي نهايى آلمان شد. بعد از اين پيروزي، بيسمارك به عنوان صدر اعظم آلمان انتخاب گرديد و در حدود دو دهه سال در اين مقام از گردانندگان اصلي سياست اروپا بود. او مردي متكبر و مستبد بود و به اكثريت و اقليت پارلماني و آزادي مطبوعات و دستههاي سياسي و حوزههاي مذهبي، عقيده نداشت. بيسمارك حل و فصل قضاياي سياسي و رفع اختلافات و مشكلات را در ميان خون و فولاد جستجو ميكرد كه به همين جهت، او را صدر اعظم پولادين يا آهنين نام نهادهاند. وي در سياست داخلي، علاوه بر تدوين يك سلسله قوانين براي اداره امپراتوري وسيع آلمان كه تمام اروپا را به وحشت انداخته بود، براي از ميان بردن قدرت كاتوليكها، احكامي سخت بر ضد آنها صادر نمود، با اين حال در اين امر موفق نشد و به صلح با پاپ مجبور گرديد. بيسمارك كارهاي زيادي در زمينه آباداني آلمان انجام داد كه ملي كردن راه آهن، تشكيل ارتش نوين، تجديد نظر در قوانين، جلوگيري از تجمع سرمايهها و مبارزه با كمپانيهاي عظيم سرمايهداري از آن جملهاند. بيسمارك در حدود 20 سال در مقام صدر اعظمي آلمان، اين امپراتوري را اداره كرد و تحول عظيم اجتماعي در آلمان ايجاد نمود. اتوفون لئوپولد بيسمارك سرانجام در حالي كه در اواخر عمر از كار بركنار شده بود، در 24 اوت 1898م در 83 سالگي درگذشت. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}